این ورپریده
زنی دارم ،فلک تایش ندیده* *زدستش هوش وعقل من رمیده زرُخسارش نگو رحمت به شادی* *زرفتارش دل و قلبم دریده همه در خواب و در خرناس باشد* *که از خرناس او خوابم پریده اگر صد من عسل ریزی به رویش* *نشاید خوردنش این ورپریده مرتب چشم او دنبال چیزی است* *چه پررّویی بوُد این چشم دریده همه در فکر غیبت یا که تهمت* *ازاین کارش جهنم را خریده بگیرد او زمن ایراد بسیار* *نباشد فکر من این خیرندیده کند خود را بَزَک چون دلقک سیرک* *به روی گونه اش،سرخاب ماسیده کنم بهرش فراهم هرچه خواهد* *میان خوردنیها او چریده اگر با او رَوم اندر خیابان* *طلا چون دید پاها یش سُریده چو گفتم حال زارم را به ‹‹جاوید››* *بگفت همچون زنی هرگز ندیده به شعر آورد حال و روز بنده* *چوخواندم شد روان اشکم زدیده
دختران امروزی
خوش لباس و خوش پوشند.دختران امروزی شیر بز نمی دوشند.دختران امروزی با تمام خوش تیپی.حیرت من از این است با طلا نمی جوشند.دختران امروزی زیر دست شوهرها.اگر بسی ستم بینند بی صدا و خاموشند.دختران امروزی باغ صلاح دمپایی.جنگ خانگی؟ هرگز ترسو مثل خرگوشند.دختران امروزی زورشان کجا بوده.با یکی دو تا سیلی بر زمین مدهوشند.دختران امروزی رب.تله نهاد اما.کور خوانده آن بی چشم وای من مگر موشند.دختران امروزی سربزیر و خونگرمند.دختران امروزی سبزو زندگی بخشند.با بهارو گل همزاد گلبهارو گلنوشند.دختران امروزی
نکاتی در مورد دختران
دخترا فرق میزارن بین موهاشون روسری را میزارن وسط سراشون یه شلوار میپوشن گندس براشون یه مانتو میپوشن قد پیرهناشون یه شلوار میپوشن کوتاه براشون تازه تا میزنن اون پاچه هاشون یه جفت لنز میخرن واسه چشاشون میرن بیرون و قر میدن باهاشون یه سوئیچ میگیرن کف دستاشون میگن ما بنز داریم جون آقاشون یه گوشی میخرن بدون سیم کارت کشکی میگیرن در گوشاشون ناخن میزارن دویست سیصد متر همچین یه نمور قد باباشون یه کیف میگیرن زیر بغلاشون بعد روش میزنن عکس رفقاشون قرمز میکنن دور لباشون مشکی میکنن دور چشاشون ای بابا خسته شدم از بس که گفتم در مورد این افاده هاشون
پسران امروزی
پسرا ژل میزنن فرق سراشون عینک میزنن نوک بینی هاشون کلاسور میزارن زیر بغلاشون یه جفت کفش میپوشن تنگه براشون یه حلقه میکنن توی گوشاشون یه زنجیر میبندن بیخ گلوهاشون یه بلوز میپوشن قد باباشون یه کت میپوشن رنگ چشاشون سوار بنز میشن اون پولداراشون با اتوبوس میرن اون مفلساشون یه چسب میزنن نوک بینی هاشون یه حلقه میکنن توی شصتاشون کمی ریش میزارن نوک چونه هاشون پرفسور میشن چون باباهاشون اگه بخوام بگم از این کاراشون تا شب طول میکشه پس بی خیالشون
اهل دانشگاهم
روزگارم خوش نیست ژتونی دارم خرده پولی، سرسوزن هوشی دوستانی دارم بهتر از شمر ویزید دوستانی که همچون من مشروطند واتاقی که همین نزدیکی است اهل دانشگاهم پیشه ام گپ زدن است گاه گاهی هم مینویسم تکلیف می سپارم به شما تا به یک نمره بیست که در آن زندانیست دلتان تازه شود چه خیالی-چه خیالی- میدانم کپ زدن بیهوده است خوب میدانم دانشم کم عمق است اهل دانشگاهم قبله ام آموزش- جانمازم جزوه مهرم میز عشق از پنجره ها می گیریم همه ذرات مخ من متبلور شده است پدرم وقتی رفت پاسبان ها همه استاد شدند استاد از من پرسید چند نمره ز من میخواهی ؟ من از او پرسیدم دل خوش سیری چند پدرم استاتیک را از بر داشت و کوئیز هم میداد درس ها را آن روز حفظ می کردم در خواب امتحان چیزی بود مثل آب خوردن خوب یادم هست درسی بی رنجش میخواندم نمره بی خواهش می آوردم تا معلم پارازیت می انداخت همه غش می کردند من کسی را دیدم که برای داشتن یک نمره 10 دم دانشکده پشتک میزد دختری را دیدم که به ترمینال نفرین می کرد اتوبوسی دیدم پر از دانشجو و چه سنگین می رفت اتوبوسی دیدم کسی از روزن پنجره می گفت: کمک سفر سبز چمن با کوکو بارش اشک پس از نمره تک جنگ آموزش با دانشجو جنگ دانش جویان سر ته دیگ غذا جنگ نقلیه با جمعیت منتظران حمله درس به مخ حذف یک درس به فرماندهی کامپیوتر فتح یک نمره به دست ترمیم فتح یک نمره به دست استاد مثل یک لبخند در آخر ترم همه را دیدم اهل دانشگاهم اما نیستم دانشجو کارت من گم شده است من به مشروط شدن نزدیکم من در این دانشگاه چقدر مضطربم من ندیدم هرگز یک نمره بیست من ندیدم که کسی ترم آخر باشد من به یک نمره ناقابل 10 خشنودم وبه لیسانس قناعت دارم من در این دانشگاه در سراشیب کسالت هستم خوب میدانم که استاد کی کوئیزمیگیرد اتوبوس کی می آید خوب میدانم برگه حذف کجاست هر کجا هستم باشم تریا، نقلیه،دانشکده از آن منست رختها را بکنیم پی ورزش برویم توپ دریک قدمی است ونگوئیم که افتادن مفهوم بدی است ونگوئیم کتابی که درآن فرمول نیست وبدانیم اگر سلف نبود همگی می مردیم وبدانیم اگر نقلیه روزی تعطیل شود همگی می مانیم و نترسیم از حذف وبدانیم اگر حذف نبود همگی می ماندیم وبپرسیم کجاییم و چه کاری داریم و نپرسیم که در قیمه چرا گوشت کم است بد نگوییم به استاد اگر نمره تک آوردیم کار ما نیست شناسایی مسئول غذا کار ما شاید این است که در حسرت یک صندلی خالی پیوسته شناور باشیم کار ما نیست شناسایی بی نظمی ها کار ما شاید اینست که............................................
عشق مسنجری
دوباره شب شد و من بیقرارم کانکت کن زود بیا در انتظارم بیا من آمدم پای مسنجر شدم مسحور آوای مسنجر بیا هارد دلت را ما ببینیم گلی از کنج هوم پیجت بچینیم بیا آیکون نمای بینشانم که من جز آدرس میل ات ندانم بیاامشب کمی آنلاین باشیم ویاتاصبح تا سان شاین باشیم بیا فرهاد بی تو باز غش کرد وحتی هارد دیسکم هم کرش(قتل)کرد بیا ای عشق دات کام عزیزم به پای تو دبلیوها بریزم بیا ای حاصل سرچ جهانی بیا اجرا کن آن فایل نهانی بیادردل تورا کم دارم امشب حدود 100گیگا غم دارم امشب
اهل دانشگاهم رو خوندم خیلی با حال بود
دمت گرم
سلام خیلی باحال بود دمت گرم حااااال کردیم با دوستان دور هم خوندیممم.